باغچه
پا بلندی می کند
سیب دستان دیوار
تا سقف کوتاه آسمان ت
بر پیشانی بلند روز بدمد
حالا من آن درختم که
صدای نفس های باغچه را
مو به مو ریشه می بافم
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
پاهای استخوانی
هنوز هم/ در نگاه سنگ
سرخ می دود
پاهای استخوانی/ ساحل
انگار که پاشنه ی کودکی اش
لهجه ی نفس های دریا را
نمی خواند
و آرزوهای بخار گرفته اش
روی پل معلق مرگ برای ش
دست تکان می دهد
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
خاک ریز
گاهی آه های بی صدایم
در آواره ترین خاک ریز حلقم
فریاد می شود
و از مردمک های دستانم بیرون می زند
هنگامه ی زیادی ست/ دلم سیگار می خواهد
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
علفزار
پیچیده است/ بالی از خشم
در علفزاری که هرگز نخواهد رویید
شاید که زیر پوستی شکافته اند
مترسک های خیالم
پیراهن خاکستری باد را
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
عصر یخبندان
دست بردار نیستند
گوش های زنگ زده قاتل
من اما
عصر یخبندان یک روز
این تراژدی غمگین را به دست/
قانون میدهم
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
پیرمرد همسایه
باز هم
نقاب ها بالا می کشند خود را
از کلاه بارانی پیرمرد همسایه
تا چترها عادت کنند
به دستان غریب/ ابرخاک گرفته
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
نخ
چشم می چرخاند سوزن بغض
انگار شب خوابیده در نگاه سوراخ ش
که حالا کوک های پیر/ هم
به او نخ نمی دهند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
آستین های سمج
نشسته ام روی طناب
و برای آستین های سمج/ پیژامه ام
آواز انتظار می خوانم
پنجره خود را به من
نزدیک می کند
حالا او
از لا به لای دامن شلواری های ش
برایم پرده ای از جنس/ آمدن رو می کند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
قرص خواب
به پشت گرمی/ پاپوش ها
دنده عوض می کنند
چرخ های وارث فراموشی
حالا انگشتان عریا ن م
پُر از قرص خواب است
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
شعبده باز
در نمایش مرگ سریالی سایه ها
با پرچمی سفید
نقش انگشت پا شکسته را
بازی می کند
دیوار سرکش شعبده باز
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
برف سیاه
کرکره ها را
بالا کشیده اند پاهایم
تا عصای ولیچر به دست
زیر برف سیاه جاودانه بماند
و صدای چرخ های ش
مگسی را نخنداند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
خواب های طلایی
در خیالم
لم داده ام به چپ
لب پنجره ای که سالهاست
دستگیره اش کر و لال است
حالا
مورچه ها از من بالا می آیند
تا تخم های شان را
زیر لاشه ی رنگ و رو رفته
فرش بگذارند
نمی دانم شاید بعد از
زایمان سخت
در کفش هایم
خواب های طلایی ببینند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
نقطه ی پایان
چه فرقی میکند
سیم باشیم یا پایهای بلند
و یا نعرههای داغ / قرقرههای بیامضا
وقتی هویت قرصهای خواب
از حافظهی بخیه زدهی سوزنها
پاک شده باشد
و هیچکس / نقطهی پایان خوابهایش را
به یاد نیاورد
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
عبور
بر دیوار خاکستری سرگردان
میان بودن و نبودن
به واقعیترین خیال جهان
چنگ انداختهام
و میشنوم
پرندگان سخنگو را
به همراه ابرهایی که
قدم / آهسته بر می دارند
این مرز نه پایان است و
نه آغاز
تنها
عبور است
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
آه آینه
انگار در قایق کاغذیاش
چتر می فروخت
به مسافران خیالی دریا
کسی چه میداند شاید
آه آینه پر بود از
پنجه ی باد که
نور در پیچ و خم/
بادبان زمان
نمیرقصید
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
شاخهای پوچ
در پادگان علفزارهای نارنجی
بین انگشت عنکبوتهای/
بی رمق
میخچههای بیریشه
ریسمان میبافند
تا کلیدهایی که به در بسته
قفل های بیدندان
قصه می گویند
شاخهای پوچ شب را
بشکنند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
شناسنامه
در گردنه ی عمر
فصل ها سرازیر شده اند
روی ستون کفش کهنه های
صورتم
و تمام خیابانهای زنده را
به بند کشیده اند
حالا من مانده ام و
بوی ناایی که از ساعت/
دلپیچیدگی شناسنامهام
بلند می شود
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
خواب درختان
میان خواب درختان
رودها قصه ی دریاها را می نوازند
و دانه های دوره گرد قهوه
سر بر شانه باران
از گردنهی ثانیهها
جاری میشوند
حالا فنجان می چرخد
و جاده در میان لرزش فال
بی وزن می رقصد
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
فصل کوچ
بر فراز کهکشانی که/قفلها را می بلعد
ابرها کلید میبارند
گویی جهان در دستان باد میچرخد
باید قصهی غرق شدن/
آب را در سایه به فصل کوچ بخوانم
تا آسمان نقشی بیمرز از رازها
و زمین صفحهای سفید از رویا را
بگستراند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
جیب خیالی
مهم نیست پایان داستان پیراهنم
طعم پیتزا دهد یا هات داگ داغ
وقتی مرد کوچک باغبان
در جیب خیالیاش
کرواتی گرسنه در خواب دارد
و قیچی دهان گشادی که
برای سیر شدن
نخ آویزان بر دکمه ها را
می جود
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
عقربهی سکوت
ما عقربهای از سکوتیم
سنجاق شده بر ساقهی
موهای بلیط بیبرگشت
حالا
قطارهای بیسروصدا
با چرخدندههایی از جنس رؤیا
تونلهای بیانتها را لمس میکنند
و سایهها
زخمهای جهان را
در بومِ ابدیت
جا میدهند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
طناب سرخ
موهایم
طناب های سرخی شده اند
روی شاخ های سرم
و فریادهای دیوانه ام
در دهان گشاد خون / جا نمی شود
حالا ستون فقرات چشم هایم
از روی پله برقی انگشت های تو
بالا می روند
تا خراب کند
لانه پرنده های بیوه را
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
پیراهن شیطان
از تمام میزهای روشن
و مسیرهایی که به مقصدی نرسیدند گریختهام
از مردانی که
تشنهی خوراک مرغ بودند
و لابلای آهنگ جغد
زنبیل میگذاشتند
حالا سایهی پیراهن شیطان
در دوردست/ کنار سایهی شغال
لامبادا میرقصد
و زمان/
با شتابی دیوانهوار
در تونلهای تاریک میدود
مرا چه به پایان این شب رخنه گر
که نامش هفتتیر است
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
هرج و مرج
میان هرجومرج تصویر/
منقارها سردرگم شدهاند
و رنگهای محو پسزمینه
صابونهای کلاغ نروژی را
به دام انداختهاند
اما این تمام قصه نبود
ماه که کامل شد
همه در کف پایانِ سکانس
خیره به اکران گمشدهای بودند
که رفته بود
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
خنده های مسی خورشید
با دریای ترِ انگشتانم/
گذرگاهِ ابلق آفتاب را قاچ میکند
گویی رخِ زیباییاش
از قلمِ زمان افتاده باشد
مشت مشت خاک
از لبهایش میروید
و من
جیبِ قایقیِ پیراهنم را
از خیالهای بیخویش
که به بندِ موجهای بیقرار
بسته بودند
خالی میکنم
اکنون
گذرگاه به سوی آسمانِ شکسته
قلبِ ابرها را وجب میکند
و خندههای مسیِ خورشید
در پیالهی دریا غرق میشود
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
کلاه ژنرال
از دهان کلاه ژنرال
چشمکی هفتماهه
درگیر معشوقهاش شده است
که دستور چراغخاموشی میدهد
حالا/
در آینهای از آب
ماه به زانو میافتد
و در میانهی شب/
کفشهای لنگهبهلنگه
پرتِ افسانه میشوند
┊ . ┊ .*┊ .*┊ . .┊ . ┊.┊ . ┊ .*┊.┊ . ┊ .*┊┊ . ┊
تخت گاز
سایه ی موهایم
شعر باد می خواند
و پیکان ها تکانی به عضلات
کرخت خود می دهند
تا خیابان های طوفان زده
آهنگ تازهی گیتار اوج را بخوانند
این تمام معرکه ایست که
خط قرمز تخت گاز راه انداخته است
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شنهای شب
در شنهای شب فرو رفتهاند
چرخهای زنگزدهی زمان
حالا تکهای از
خمیازهی بیسرانجام عطش
بیابانپیمایی دارد
و هیچستانِ بیانتها
سلولبهسلول آب پرتقال را
خرجِ لبهای ترکخوردهی
کویرِ آدمخوار میکند
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
رودههای کاغذی
از تیکتاک شب عبور میکنند
تپشهای پنهان عقربه
و ریسمان شکسته/هفتاد بار
تنهاایش را
بشقاببشقاب انبار میکند
و من/
صدای بههم خوردن
رودههای کاغذیام را
زیر پیراهن چیندار زمان
میشنوم
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
موج دخترانه
از دهانِ شکستهی قصهای
پرت شدهام
که سبیلهایش با دروغ
برق افتادهاند
و
دستی بزرگ
که میان پنجرههای پچپچگرش
کلاهی از سایه
و کفشی خیالی
از قایقِی بینام پیاده میکند
اکنون/
با پاهایی که خاک را خراش میدهند
و موج دخترانهای
که در گیسوانم
ماه را میپیچاند
ایستادهام
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
لبهای خاموش
راه میروم
درون جوهر واژههای بیوزنی
که نقطهبهنقطه
تایپ می کند
صدای حروف گرسنه را
مداد من جزیرهایست گمشده
میان قنات
جایی که سایهی بیصدا
بر رگ خاک میدود
و آفتابِ شکسته
بر لبهای خاموش میلغزد
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
دامن حلزون
بر دامن حلزون
رشته پوسیده ای را کشیده ام
که به جرم نوشخوارگری
به دست فرعون مصر افتاده است
او حالا
لانه اش را
بر کف پله برقی
خانه اش گذاشته
و آسمان را
خام خام وجب می کند
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
دم اسبیهای مو فرفری
دستانِ سبزِ آسمانیات
آرامآرام
دکمههای دامنِ چیندارِ وهم را
با نوازشی خاموش
میساید
و باز شکوفهها
دلشان به لرزه میافتد
برای دماسبیهای فرفریِ باد
که در فرق خیابانهای
بنفش
سرگردان و رقصان میچرخند
روزی باید
در گوشهی
تقویمِ کمر باریکم بنویسم
تو بودی
که به پر و پای خیالم پیچیدی
و ماه در دستهایت ته کشید
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
وارونگی باکره
آینهی وارونهی باکره
سایهی نامرئیِ حلقهی نقرهای را
بر زمین میلغزاند
حالا
عروسی که دامنش
با نفسهای پوسیده زندگی میکند/
در پیِ خیالِ گمشدهاش
شاباشها را اهلی کرده
اما
طبعِ دندانِ داماد بلند است
و طلا
میخواهد
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
بازار سیاه ریحان
دوره ام کرده
زنگ تفریح فر موهایت
در نگاه اشغالگر
دقیقه های انتظار و
زنگ پشتزنگ می خورد
گوشهای کور پرنده ای که
از نگاهش
فرار در پناهندگی باد
می بارد
اینجا دیگر ویزا را باید
برای بازارِ زیرزمینیِ سبزیفروشان
صادر کرد/
جایی که
بجای ریحان تو
هم میفروشند
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
راه شیری
آلباتروسهای شمال
در انتهای راه شیری
به موهایی نخ میدهند
که هنوز به بلوغ نرسیده
بزرگ شده اند
حالا من مانده ام و
چشمانی که کودکی را
می مکند
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
آتش و باران
زیر انگشتِ اشارهی سیب
چتری پهن کردهام
پر از هستههای بارورِ ابر
تا با چوبِ تر،
سرخزادههایش
نمایشِ آتش و باران بازی کنند.
و زمین
در انتهای خیابانِ/
فالودهفروشانِ دانمارکی
معشوقهاش را
به صرفِ نمایشی مخملی
دعوت کند.
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
مرگ ایستاده
ما مرگی ایستادهایم
که سینه به سینهی نردههای خمیده
درون آینهی بیتصویر،
تماشاگرِ کلاهِ بینشان شده ایم
سرما در جیبِ پایانیمان
چون انگشت سربازانِ چوبی
در جمجمهی لرزانِ زمین
ریسه میرود
و در آخرین انجمادِ دهان
خارهای سیمدار
ازمرز فراموشی بیرون میزند
و با قیچی
چوب های پوسیده را می بلعد
پشت هر سنگِ مفت
گنجشکی در انتظار است
و شاید
پشت آن کلاه
هنوز کسی خواب باشد.
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
انجماد شفق
از فرق سرم
جاده ای می گذرد
و به
هفتادو یکمین
دندان ریشه ام می رسد
کرم کوچکی
با صورت آفتابسوخته اش
روی بافت خاک خورده ام
قی قاژ می رود
و سرعت گیرهای کور را
از روی پیراهن پوسیده ی
باد رد می کند
من طوفانیام که
راه را در کلاه آفتابگیرم
جا گذاشته ام
ومیان
خواب و بیدار های پاهایم
در انجماد شفق
خواب برگ های
زنگ زده را می بینم
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
زمان را میبینم
خمیده
با موهایی ژولیده و سوزان
با گامهای داغ
بر سنگفرشِ شب
فنجانی در دست
عقربههای استخوانیاش را
به شهر میبرد.
مثل رودخانه ای خشک
دود از خاک های پیچان
که بلند می شود
ماه تلو تلو خوران
جاده را
جویده نجویده می بلعد
و چه غمگینانه است
وقتی راه به جایی نمیبرد/
این زمانِ فراموششده
این رؤیای بیآغوشِ آسمان
این زمانِ بینام.
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
در بیابانی
که آفتاب/
از لابهلای انگشتان خوابزدهام
میچکد
گم خواهی شد.
دستی عظیم
بر چوبهای تردِ نگاهت
لم میدهد
و گلی زرد
از قامتِ استخوانهایت
بالا میکشد.
من/
آویزان از انگشتان رقصانِ اهلی
با عصای شیشهایام،
از ساقهی خواب
بالا میروم/
و با چشم هایی بسته
و گوش هایی بیدار
به گریهی نور
گوش میدهم
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
باروت سیاوش
من سرزمین توأم
پردهای سفید
از انفجارِ نور
بر رگهای خالی
از باروتِ سیاوش،
بر شکمِ ترکخوردهی دریا.
در دانهزارِ تاریکِ ماهیخوار،
تپشهای بیانفجار
در من
به نظاره نشستهاند.
و من،
هر لبخندِ سفیدی که
از دهانِ کبودم میگذرد،
رگهاییست
خالی از باروت.
پس،
نوریام،
آویزان از ماشههای خالی،
بر جوششِ سفیدی
با بوی صلح.
─━━━━⊱❁❀📚❀❁⊰━━━━
دیدگاههای بازدیدکنندگان
عالی👏👏👏👏
85 روز پیش ارسال پاسخمتشکرم
82 روز پیش ارسال پاسخسلام عزیز دلم فروغ چشمان من
82 روز پیش ارسال پاسخسربلندی شما غایت من
بسیار زیبا تمام اشعارتان عالی 👏👏👏❤️❤️🌺🌺
78 روز پیش ارسال پاسخدرودها بانو فروغ عزیز بسیار زیبا سرودید👏👏👏❤️❤️❤️🌺🌺🌺
78 روز پیش ارسال پاسخ